آقازادهها و خانمزادههای سینمای ایران
تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۹۶۵۸۷
در ادامه کارنامه تعدادی از آنها را مرور میکنیم.
لیلا حاتمیبه گزارش روزیاتو، میتوانیم لیلا حاتمی را مطرحترین بازیگری بدانیم که از خانوادهای هنرمند وارد سینما شده است. لیلا حاتمی فرزند علی حاتمی از فیلمسازان بزرگ و زری خوشکام، یکی از بازیگران قدیمی است. لیلا حاتمی با کسب جوایز متعدد داخلی و خارجی به یکی از موفقترین ستارههای سینما تبدیل شده است و ثابت کرده است که ورودش به عرصه بازیگرانی، اتفاقی نبوده است!
ساعد سهیلیساعد سهیلی یکی از با استعدادترین بازیگران متولد دهه شست است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باران کوثری دختر رخشان بنی اعتماد، کارگردان و جهانگیر کوثری، تهیه کننده سینما است. او تا کنون در بیش از ۶۰ فیلم و تئاتر حضور پر رنگ داشته است و دو بار برندهی سیمرغ بلورین برای بهترین بازیگر نقش زن در «کوچه بینام»، «خون بازی» و «روز سوم» شده است.
آشا محرابیماجرای او کمی فرق میکند! کمتر کسی میداند آشا محرابی و اسماعیل محرابی پدر و دختر هستند. این پدر و فرزند تفاوت زیادی با دیگر بازیگران دارند چرا که اسماعیل محرابی نه تنها کمکی به بازیگر شدن دخترش نکرده است، که بارها سعی کرده او را از حرفهی بازیگری دور نگه دارد. آشا محرابی که بر خلاف میل پدرش بازیگری را انتخاب کرده، حالا به یکی از بازیگران شناخته شده ایرانی است.
برزو ارجمندبرزو ارجمند پسر انوشیروان ارجمند و امیریَل ارجمند پسر داریوش ارجمند، دو عموزادهای هستند که هر دو در عرصهی هنر فعالیت میکنند. امروز برزو ارجمند را همه میشناند، اما امیریَل ارجمند به تازگی و با ایفای نقش در سریال معمای شاه، دیده شد. امیریل ارجمند همسر یاسمینا باهر بازیگر سریال «آقا و خانم سنگی» و «دیوار به دیوار» است.
نورا هاشمیاسم نورا هاشمی را کمتر کسی شنیده است. نورا هاشمی دختر مهدی هاشمی و گلاب آدینهای است که سالها پیش در سلطان شبان معروف شدند. دختر مهدی هاشمی برای اولینبار به عنوان بازیگردان وارد سینمای ایران شد و حالا هم همسر یک کارگردان است. سابقه بازیگریاش در تئاتر و فیلم و سریال به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد!
ستاره پسیانیستاره پسیانی را در فیلمهای زیادی مثل وارونگی، ورود آقایان ممنوع، لانتوری و کوچهی بینام دیدهایم، اما با این حال چهرهی چندان موفقی نیست و بعید است به محبوبیت پدرش برسد!
لیلی رشیدیلیلی رشیدی هم از آن دسته بازیگرانی است که به واسطهی پدر و مادر هنرمند خود شغل بازیگری را انتخاب کرده و حالا همه او را به خوبی میشناسند. ما دهه هفتادیها لیلی رشیدی را با عنوان مادر خانومی زی زی گولو به یاد میآوریم. لیلی رشیدی با اینکه تمام سالهای عمر خود را تلویزیون گذرانده و بسیار شناخته شده است، اما او هم آن طور که باید نتوانست موفق شود.
غزل شاکریغزل شاکری فرزند یکی از تهیه کنندگان با سابقهی سینما، فرشته طائرپور است. خیلیها هنوز چهرهی دوستداشتنی غزل شاکری را در سالهای کودکی به خاطر میآورند. غزل شاکری در کودکی با بازی نقش گلنار معروف شد، اما تا سریال شهرزاد از خاطرات بیرون رفت. غزل شاکری که با شهرزاد دوباره به محبوبیت سالهای گلنار بودن رسیده است، هم اکنون فیلم «سارا و آیدا» را بر پردهی سینما دارد.
آزاده اسماعیل خانیآزاده اسماعیل خانی فرزند مرحوم جمشید اسماعیل خانی و بانوی هنرمند، گوهر خیر اندیش است. آزاده اولین بار در سریال معمای شاه دیده شد. شباهت زیاد او به مادرش، یکی از عوامل دیده شدنش است. این شباهت به قدری است که آزاده اسماعیل خانی در فیلم سینمایی آذر، شهدخت، پرویز و دیگران نقش جوانی مادرش را ایفا کرد.
مهراوه و ملیکا شریفی نیاروند پیشرفت خواهران شریفی نیا کمی شبیه به خواهران زارعی است. مهراوه و مریلا هر روز بیش از دیروز میدرخشند و بالا میروند، اما هر دو ملیکا سالهاست که در جا میزنند! ملیکا و مهراوه شریفینیا دختران آزیتا حاجیان و محمدرضا شریفی نیا هستند که بهواسطه این دو نفر پا به عرصه بازیگری گذاشتند.
رضا داوودنژادرضا داوودنژاد هم از آن دسته بازیگرانی است که پدرش واسطهی ورود او به تلویزیون بود. رضا داوودنژاد اولین بار در سن ۶ سالگی در فیلم سینمایی بیپناه که به کارگردانی پدرش علیرضا داوود نژاد ساخته شده بود، بازی کرد. رضا داوود نژاد با این که تقریبا در سینما و تلویزیون بزرگ شده است باز هم نتوانسته از قشر بازیگرهای معمولی جدا بشود و به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند.
کمند و سپند امیرسلیمانیسعید امیر سلیمانی بازیگری است که کمتر شانس دریافت یک نقش اصلی در فیلم یا سریالی را داشته، اما با این وجود فرزاندانش سپند و کمند امیرسلیمانی را هم وارد حرفهی خود کرده است. کمند امیرسلیمانی را میتوان از بازیگران خوش نام سینما و تائتر ایران دانست که با بازی در سریال پدر سالار بسیار درخشید و به چشم آمد، اما سپند امیرسلیمانی با اینکه از سن ۹ سالگی بازیگری را شروع کرده هنوز نتوانسته به محبوبیت خواهرش دست پیدا کند.
پندار اکبریپندار اکبری یکی از دو فرزند عبدالرضا اکبری است که شغل پدر را برای خود انتخاب کرده. اغلب ما پندار اکبری را با سریال فاصلهها به یاد میآوریم. پندار اکبری در سریال فاصلهها یک نقش نه چندان پررنگ را به ایفا میکرد و این بهترین اتفاق کاری او در چند سال اخیر بود!
مونا و مارال فرجادمونا و مارال فرجاد دو خواهری هستند که با هم ۳ سال تفاوت سنی دارند، با این حال مثل خواهران دو قلو نمیشود به راحتی آنها را از یکدیگر تشخیص داد. مونا و مارال فرجاد فرزندان جلیل فرجاد بازیگر ۶۶ ساله سینمای ایران هستند. مونا فرجاد اقتصاد و مارال فرجاد عکاسی خوانده است.
پوریا شکیباییپوریا شکیبایی که از لحاظ چهره شباهت زیادی به پدرش خسرو شکیبایی دارد، بسیار علاقهمند است که مثل پدر به بازیگر شایستهای تبدیل بشود، اما تاکنون به غیر از صداپیشگی در یک اثر، هنوز نتوانسته به موفقیت دیگری دست پیدا کند. نوید عبداللهی دیگر پسری است که با وجود داشتن حرفهی دیگری تمایل دارد بدون تقلید از پدرش، با آهنگسازی و خوانندگی یاد او را زنده نگه دارد.
نفس بازغینفس بازغی دختر زیباروی مستانه مهاجر کارگردان و تدوین گر و پژمان بازغی بازیگر و مجری مشهور برای اولین بار جلوی دوربین ظاهر شده و در یک نقش کلیدی در سریال گناه فرشته بازی کرده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل مارال فرجاد اسماعیل خانی پندار اکبری لیلی رشیدی لیلا حاتمی اولین بار شریفی نیا غزل شاکری ی سینما سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۹۶۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زنده نگهداشتن خاطرات دفاع مقدس یک ضرورت است
با این بازیگر گفتوگویی داشتیم.
شما در سریال نونخ با ظاهری متفاوت حضور داشتید. یکی از سکانسهای مورد توجه بازی شما در این سریال زمانی است که با یک چرخش روی ویلچر شخصیتهای دیگر را غافلگیر میکنید. چگونه به اجرای این صحنه رسیدید؟
خدا را شاکرم که آن سکانس بهخوبی انجام شد و مورد توجه بینندگان سریال قرار گرفت. طوری که تقریبا همه از من میپرسند که آیا آن پرش از روی ویلچر کار بدلکار بوده یا نه؟ از آنجایی که ورزش جزو لاینفک زندگی من است و در پرواز با پاراگلایدر، شنا، اسکی، تنیس، به شکل حرفهای کار کردهام، بنابراین آمادگی بدنی خوبی برای انجام حرکاتی اینچنین دارم و امیدوارم در آینده نقشهایی نوشته شوند که بیشتر بتوانم از توانمندیهای جسمانی خود در ارائه آن نقشها بهره بگیرم.
بازیگران نونخ چند فصلی است که با مخاطبان همراه هستند اما شما در این فصل به قصه اضافه شدید. ماجرای همراهیتان به این گروه چگونه رقم خورد؟
گروه کارگردانی نونخ تصمیم به انتخاب من برای بازی در این سریال گرفتند و دلیل پذیرفتن نقش از جانب من در ابتدا شخص خود سعید آقاخانی در سمت کارگردان بوده است، چراکه ایشان از همکاران بسیار خوب و قدیمی هستند. علاوه بر آن موفقیت این سریال طی سالهای گذشته که به یک برند تبدیل شده، قطعا در انتخاب من تأثیرگذار بوده است. خرسندم از اینکه نقشی را در این سریال و در کنار دوست قدیمی خود در مقام کارگردان، عهدهدار بودم. همچنین تهیهکننده این کار آقای فرجی که از مدیران قدیمی با شناسنامه قابل قبول بودند، از دیگر دلایل حضور من در سریال نونخ است.
با توجه به گریم متفاوتتان در این نقش مخاطبان چه بازخوردی داشتند؟
بازخوردی که از حضور در مجموعه نونخ داشتم، فوقالعاده عالی بود و مثل همیشه مردم به من لطف داشتند. شکر خدا بینندگان سریال، با این نقش ارتباط بسیار خوبی برقرار کردند، هرچند در ابتدا و با توجه به گریم سنگین نقش من در سریال، برخی مخاطبان به من خرده گرفتند که چرا چنین نقش بیحال و بیرمقی را انتخاب کردهام اما بعد از اینکه چند قسمت از سریال پخش و کاراکتر اصلی من در نونخ نمایان شد، همگی اذعان داشتند که نقش من در سریال عالی بوده و الان منتظرند که کاراکتر تانیا دوباره به ادامه قسمتهای سریال بازگردد. مخاطبان دائم از من سؤال میکردند، حالا که تانیا با گریم جدید به ماموریت دیگری رفت، دوباره کی بازمیگردد و من بالبخند میگفتم که اجازه بدهید ببینیم نویسنده چه تصمیمی برای تانیا خواهد گرفت.
با توجه به آمادگی جسمانی که دارید چرا پیشتر از این توانایی در ایفای نقشهایتان استفاده نکرده بودید؟ ممکن است تا امروز بسیاری از مخاطبان شما از آن بیاطلاع باشند.
انتخاب بازیگر هم از مقولاتی است که در بسیاری از آثار حالت غیر حرفهای پیدا کرده است؛ طوری که ابتدا از ما قیمت میپرسند در حالی که نه فیلمنامهای خوانده شده و نه نقش ما در آن کار مشخص است. گویا قیمت میگیرند که به اندازه قیمت پیشنهادی ما برایمان نقش تعریف کنند؛ این درد مدتهاست گریبان حرفه بازیگری را گرفته در صورتی که در گذشته ابتدا به ما فیلمنامه داده میشد، بعد پیشنهاد نقش و در صورت قبول نقش بحث مالی، دستمزد و قرارداد پیش میآمد. این مسائل موجب شده تا من بازیگر به خیلی از چنین پیشنهادهایی توجه نکنم و ترجیح بدهم اوقات خود را به مطالعه، خواندن کتاب و ورزش اختصاص دهم و آنقدر منتظر بمانم تا یک کار گروهی خوب و با عوامل حرفهای مثل نون خ به من پیشنهاد شود که امیدوارم اتفاقاتی مثل تجربه حضور در نون خ برای من بیشتر بیفتد. با توجه به سابقه ۳۲ ساله بازیگری من و اکثر همکاران در این حوزه، همواره منتظر چنین اتفاقاتی هستیم تا پیشنهاد کاری در خور به ما بشود تا از هنر بازیگری خود در جای درستی استفاده کنیم، نه برای هر نقشی و به هر قیمتی.
عدهای از بازیگران پس از چند سال اشتغال در این حرفه به سمت کارگردانی میروند. با توجه به سابقهای که در ایفای نقش در ژانرهای مختلف دارید، هیچوقت دغدغه تجربه سایر شاخههای هنری مثل نویسندگی و کارگردانی را داشتید؟
باتوجه به سابقه دیرینه من در کتاب خواندن، همکارانی که از دوستان صمیمی من هستند، با علم به این موضوع، معمولا به من این لطف را دارند که فیلمنامههایشان را بخوانم و نکات مورد نظرم را به لحاظ چفت و بست قصه برایشان نوشته و یادداشت و تا حد امکان کمکشان کنم. بارها هم از من برای کارگردانی هنری دعوت شده و همکارانم معتقدند که این نگاه در من وجود دارد ولی اساسا دغدغه من اینها نیست و فقط بازیگری را ترجیح میدهم. اصولا از آن دسته بازیگران هستم که عقیده دارم، من بازیگرم، ترجیح میدهم در یک شاخه باشم و خوب آن را جلو ببرم و از این شاخه به آن شاخه نکنم ولی هستند عزیزان همکاری که تمایل به تجربه سایر رشتهها دارند و قابل احترام میباشند.
برای ایفای نقش بیشتر به آثار کمدی علاقه دارید یا اولویتتان گونه دیگری است؟
همانطور که اشاره کردم آنچه در انتخاب نقش برای شخص من اولویت دارد، دوست داشتن آن نقش، ارتباط گرفتن با نقش و همذاتپنداری با آن است. با توجه به اینکه من به مدت 8 سال تا سال 1402، بازرس انجمن بازیگران سینما و تلویزیون ایران بودم که البته بعد از آن خودم را درگیر این عنوان نکردم، از این رو با دغدغه بسیاری از بازیگران مطلع هستم. گاه شاید مردم جامعه بر من خرده گرفتهاند که چرا فلان نقش را بازی کردهام و من در جواب آنها میگویم که من هم مثل شما هزینه زندگی و درمان دارم و باید نیازهای فرزندم را تامین کنم.
اتفاقا بهتازگی وقتی برای تسویه وام به بانک مراجعه کرده بودم، عدهای با تعجب میپرسیدند مگر شما هم نیاز به وام پیدا میکنید؟! باید در نظر داشت که تنها تعداد محدودی از بازیگران دستمزدها و رقمهای آنچنانی دریافت میکنند که البته دلیل این اختلاف دستمزدها هم مشخص نیست. بقیه بازیگران با توجه به تجربه بازرسی من در انجمن بازیگران، اکثرا مشکلات مالی داشته، مستاجرند، از این جهت بهدلیل مسائل مالی گاه مجبور به قبول نقشی میشوند که شاید خیلی مورد پسند ایشان نیست. آنچه که همواره برای من جای سؤال دارد، بیمه صنف بازیگران است و با اینکه این بیمه از نوع بیمه کارگری است؛ سابقه کار و سنوات، سختی کار و بازنشستگی به ما تعلق نمیگیرد و ما شامل بیمه بیکاری نمیشویم، حتی اگر مدت بیکاری ما از چند سال تجاوز کند. ضمن اینکه من بازیگر مستندات تصویری، قراردادی برای اثبات سوابق کاری خود دارم؛ چگونه است که از ۳۲ سال سابقه مستند، تنها ۱۲ سال آن در بیمه برای من لحاظ میشود. امیدوارم در این خصوص مسئولان مربوط نگاه مثبتی به اهالی هنر داشته باشند تا بازیگری مثل زهره حمیدی که مدتها است با بیماری شدیدی دست و پنجه نرم میکند و بعد از این همه سال فعالیت، بیمه ندارد، بتواند برای دوران میانسالی، بیماری و از کار افتادگی خود، نقطه امیدی داشته باشد. برای مثال درهمین سریال نونخ در عرض یک هفته، پنج حادثه برای گروه فنی رخداد، حشره ناشناختهای گریمور را نیش زد، هرچند که شکر خدا برای خود من اتفاقی نیفتاد، ولی از آنجا که اتفاق ناخواسته است، در نتیجه مباحث مطرح شده درخصوص بیمه و امثال آن شامل تمامی صنوف این حوزه مانند عوامل فنی، گروه صحنه و... میتواند نقش مهمی در عملکرد و تامین کلیه عوامل و صنوف هنری داشته باشد. ضمن اینکه در این خصوص خانه سینما با برچسب تلویزیونیزدن به اغلب بازیگران، از حمایت حداقلی بازیگران شانه خالی میکنند. در صورتی که بازیگری، منهای بازیگری تئاتر که به صورت زنده اجرا میشود، در تلویزیون، فیلم کوتاه و سینما برای نمایش حس به مخاطب، از فرمول یکسانی تبعیت میکند و احساس او در هرکدام از این مقولات کم و زیاد نخواهد بود. بازی در مقابل دوربین یک شکل است و نیاز به برچسب زدن و ارجاع به سازمان دیگر ندارد. امیدوارم از اندک بازیگرانی که بالای 20سال سابقه کار در تلویزیون دارند و در سالهای بازیگری، سختیهای بسیاری متحمل شدهاند، بیشتر حمایت شود و با ارائه تبصره یا مصوبهای به سازمان بیمه تامین اجتماعی، ضمن پرداخت حق بیمه از جانب هر بازیگر، سوابق کاری او را به وی بازگردانند. من از سال ۷۵ عضو خانه سینما هستم و شروع بازیگریام از سینما بوده است؛ بعد از این همه سال، برای تمدید کارت عضویت، میخواهند پنج نقش یک سینمایی در سال را ارائه دهیم در صورتیکه ما در سال، مگر چند کار سینمایی تولید میکنیم که نقش یک آن، خانمها باشند و هر بازیگری برای تمدید کارت خود بخواهد رزومه بازی در نقش یک آن را به خانه سینما ارائه دهد.
درصورتیکه من نشان «ب هنری» معادل فوقلیسانس از فرهنگ و ارشاد دارم و اینکه ارشاد من را برای اعطای نشان هنری قبول دارد ولی خانه سینما آنهم برای تمدید کارت نه! ضمن اینکه همه ما با یکدیگر در ارتباط بوده و همکار هستیم که در بینابین این همکاریها عنوان میشود اساسنامه اشکال دارد و هنوز بعد از یک دهه این اشکالات در اساسنامه رفع نشده است. کاش نهادها و سازمانها بهجای برپایی مجلس ترحیم و مراسم یادبود بازیگران، در زمان حیات آنها، نقش حمایتی از بازیگران داشته باشند تا یک بازیگر باسابقه مجبور نباشد مثلا برای دریافت وام آنهمه دوندگی کند.
با تمام این چالشها همچنان دغدغه بازیگری دارید و به این شغل بهصورت حرفهای نگاه میکنید. چرا؟
عشق به مردم اصلیترین محرک ما در عرصه بازیگری است و من از زمان قبول حضور در «نونخ» امیدوار بوده و هستم که بتوانیم حتی برای دقایقی شادی به خانههای مردم ببریم تا در این روزگار دقایقی بخندند و این حداقل کاری است که ما میتوانیم با عشق و جان برای هموطنان خود انجام دهیم. خدا را شاکرم جزو معدود افرادی هستم که مردم به من اطمینان دارند. در فضای مجازی به من پیام میدهند، از مشکلات خود میگویند، کمکهایشان را از طریق من در اختیار نیازمندان قرار میدهند و من نیز تا جایی که در توانم بوده و به یاری خدا از اعتبار و ارتباط خود در جایگاه هنر، به نفع مردمم استفاده کردهام. تا جایی که برایم مقدور باشد سعی میکنم مشکلات آنها را پیگیری و کمک کنم.
تا امروز چه نقشهایی را دوست داشتید بازی کنید اما به شما پیشنهاد نشده یا بههردلیل امکان حضور در آنها را نداشتید؟
بازیگری مانند دنیای واقعی، اقیانوس بیکرانی از نقشهای متعدد است. یکی از نقشهای مورد علاقه من، حضور زنان کشورم در جنگ هشتساله در مقابل عراق است که یکبار پیش از این افتخار بازی در فیلم دختران جنگ به کارگردانی آقای عبداللهیان را داشتم و در آن، نقش یکی از زنان مدافع خرمشهر در زمان حمله رژیم بعثی را ایفا کردم. در این فیلم شاهد چهار دختر مبارز هستیم که سه نفر از آنان به شهادت میرسند. من هنوز برای بازی در آن نقش به خود میبالم. مقوله جنگ هشتساله ما چیزی است که هیچوقت نباید فراموش شود و هنوز میتوان کلی در مورد آن نوشت و تکرار کرد تا آن رشادتها هیچگاه از ذهن مردم ما پاک نشود. دلم میخواهد بازهم فیلمسازان ما با نگاه متفاوتتری به آن بپردازند؛ چراکه وظیفه ما این است که آن هشت سال را زنده نگه داریم. در زمان جنگ، من خردسال بودم و بیشتر صدای آژیرها را به یاد دارم. در آن دوران مادر من بهعنوان پرستار سه شیفت سر کار حاضر بود و در آن میان وقتی به رزمندگان امدادرسانی میکرد ریهاش با گاز خردل درگیر شد و نای او تاول زد، طوری که به حد مرگ رسید.
مادر من اکنون ۸۰ ساله است اما تأثیرات جنگ، فشار کار سخت در آن دوران و افسردگیهای ناشی از آن، سیر در خاطرات گذشته و تاثیری که آن زمان در اثر نبودن مادر بر سر فرزندان خردسالی که در خانه میماندند، همگی فشارهای دوران جنگ است. وقتی که در مدرسه امتحان ریاضی داشتیم با صدای آژیر، برگهها به هوا میرفت و ما با اضطراب و وحشت به سمت پناهگاهها میگریختیم و همه اینها فشارهای روحی آن دوران است که هنوز با ما مانده است.
اگر پیشنهاد فیلم یا سریال دفاع مقدسی داشتید، تمایل دارید با کدام کارگردان کار کنید؟
امروزه شرایط متفاوت شده است. گاه کارگردانها و عوامل جوان آنقدر در تکنیک کارگردانی یا سایر رشتهها مثل فیلمبرداری، صدا و مانند آن تبحر دارند که بهواقع گوی سبقت را ربودهاند. با توجه به سابقه همکاری که با نوید محمودی داشتهام، چون این کارگردان نگاه انسانی در کار دارد، احترام خاصی برای او قائل هستم و به عقیده من برکت کار نوید محمودی بیشتر بهدلیل رفتار درستی است که در جایگاه خود دارد. در سریال فهفه، من، حسین رفیعی و سوسن پرور با نوید محمودی در مقام تهیهکننده همکاری داشتیم و بهرغم اینکه آن زمان قرار بود دستمزدها را صداوسیما پرداخت کند اما او برای اینکه مدیون بچههای گروه نشود، با پول فروش منزل خود دستمزد عوامل گروه را پرداخت کرد. هرچند که قبل از آن دو قسط را پرداخت کرده بود و ما معترض شدیم که چرا چنین کاری کرده است. اگر چنین افرادی کارشان دیده میشود، حقشان است چرا که هاله انرژی درستی دارند. متاسفانه اعتراض به دیرکرد حقوقها موجب میشود به کارهای دیگر دعوت نشویم در صورتیکه وقتی تهیهکننده و کارگردانی توقع دارد بازیگرش بهموقع سرکار حضور یابد و تمام احساسش را در خلق نقش بهکار گیرد، میبایست خود نیز به تعهد و قراردادش پایبند باشد و در زمان معینی با بازیگر و عوامل خود تسویه کند. در کل باید همه عوامل گروه به نوعی پشت هم باشند تا هریک از افراد گروه ازجمله بازیگر یک مجموعه که تامین یک خانواده برعهده اوست و مستاجر است به مشکل برنخورد.
همه نقشهایم را دوست دارم
سماواتی به جامجم میگوید: در سالهای اخیر با سریالهای خوبی چون خوشنام، شهرک رنگینکمان که در ژانر کودک بود، چسب زخم با کاراکتری به نام هما که جزو کاراکترهای مورد علاقه من بود، بوم و بانو بوم با کاراکتر دلربا و چند کار دیگر برای تلویزیون کار کردهام که تقریبا همه آنها را دوست داشته و نمیتوانم بین آنها تفاوتی قائل شوم؛ چرا که وقتی من با نقش خود ارتباط برقرار میکنم دیگر برایم فرقی نمیکند که در چه نقشی و برای چه ژانری قرار است ایفای نقش کنم. اخیرا در یک کار سینمایی به نام تصویر آخر بازی کردهام که فعلا در مرحله موسیقی توسط محمد فرشتهنژاد است. تدوین آن پایان یافته و بهنظر من در اکران بتواند موفقیت خوبی در میان مخاطب کسب کند زیرا نقشی که من در این اثر برعهده داشتم همچنان در ذهن من مانده و مرا درگیر خود کرده است؛ از اینرو انتظار میرود که بازتاب مثبتی برای مخاطب داشته باشد. مادری که فرزند معلول و توانخواه خود را با نگرانیها و دغدغههای ذهنی قابل تامل، بزرگ میکند و همواره نگران آینده او، بعد از خودش است. چنین مسألهای ازجمله مواردی است که جامعه کنونی ما با آن مواجه است؛ بازخوردی که ما باید در رفتار با این عزیزان در سطح جامعه داشته باشیم، نیازمند فرهنگسازی است تا رفتار درستی را در مواجهه با این قشر داشته باشیم.